شایستگیها، به رفتارهای قابل بروزی اشاره دارد که برپایه دانش، مهارت، توانایی و سایر ویژگیهای فردی شکل میگیرند و یک فرد برای انجام موفقیتآمیز نقس خود باید از آنها برخوردار باشد(فالمر و کانگر،1387) بویاتزیس[2] (1982) مدعی است عملکرد موثر مشاغل مدیریتی، تابع ویژگیهای شخصی است و این ویژگیهای را بعنوان شایستگی تعریف میکند.
همچنین، شایستگی را میتوان به عنوان نتیجه بکار بردن دانش و مهارت به طور مناسب تعریف کرد. به عبارتی دیگر شایستگی، مهارت، دانش وبعد از مقاله لاولر(1994) اهمیت شایستگی در سازمانها بسیار گسترش یافت. وی سیر تحولی سازمان ها، از سازمانهای بر اساس تحلیل شغل، به سازمانهای بر اساس شایستگی را بررسی کرد؛ به گونهای که امروز تعداد وسیعی از سازمان ها، روشهای مدیریت منابع انسانی مبتنی بر شایستگی را به کار میبرند. با وجود کاربرد آن به روشهای متفاوت ،به نظر می رسد شایستگیها از لحاظ مفهومی نیاز به تفسیر و توضیح دارند . به عبارت دیگر شایستگی، ترکیبی از مهارتها، دانش و نگرشها بجای تواناییها آمده است. فرهنگ آکسفورد (2003) شایستگی را بعنوان قدرت، توانایی و ظرفیت انجام یک وظیفه تعریف میکند. شایستگی مجموعهای از دانش، مهارت و تواناییها در یک شغل خاص است که به شخص اجازه میدهد به موفقیت در انجام وظایف دست یابد همان طور که مشاهده میشود این تعریف مولفه توانایی را نیز به مولفههای شایستگی افزوده است .
بویاتزیس(1982) معتقد بود که تست هوش، نمرات و رتبه و رویکردهای تحلیلی مشاغل سنتی در گزینش کارکنان ـ به منظور پیش بینی عملکرد مشاغل ـ نادیده گرفته شده است، مک کللند، همچنین تست های مربوط به شایستگی را پیشنهاد میکند، اگر چه این پیشنهادها در کاربرد و روانشناسی سازمانی بحث برانگیزند، شایستگی، مشتمل بر خصوصیات دربرگیرنده یک فرد است که وی را برای عملکرد بالاتر در شغل، نقش یا موقعیتی که به وی داده شده است توانا میسازد. مدل «کوه یخ» که در شکل 1نشان داده شده است ،سطوح مختلف شایستگی را نشان میدهد. شایستگیهای مدیریتی، شبیه کوه یخی هستند که بخش اعظم آن در زیر آب قرار دارد و بخش کوچکی از آن به مثابه مهارت و دانش در قله آن قرار گرفته و سر از آب برآوردهاند. عناصر در برگیرنده شایستگیها، کمتر قابل مشاهده هستند. اما به طور گسترده رفتار ظاهری را کنترل و هدایت میکنند. نقش اجتماعی و خویشتن شناسی در سطحی از آگاهی فرد وجود دارند، لکن صفات اختصاصی وانگیزهها که در سطح زیرین کوه یخ هستند که در آب قرار دارد و در اعماق وجود فرد جا گرفتهاند(به نقل از بردبار و همکاران،1391، 92).
الگوی شایستگی توانایی انجام فعالیتها در محدوده شغل بر اساس استانداردهای تعیین شده تعریف شده است. در واقع الگوی شایستگی عبارت است از یک الگوی قابل اندازهگیری تواناییها و رفتارهای مورد نیاز برای انجام دادن فعالیتهای کاری به صورت موفقیتآمیز. هدف از تدوین مدل شایستگی در هر سازمان ارائه الگویی برای یکپارچه سازی عملکرد سامانه منابع انسانی است. به گونهای که منجر به عملکرد مؤثر و موفقیت سازمانی شود(دهقانان، 1386) مدل شایستگی عبارت است از مجموعهای سامانمند از شایستگیها دریک نقش یا مجموعهای از نقشهای مشابه که موجب میشود افراد در ایفای آن نقشها موفق شوند. مدل شایستگی سرمشق و الگوی رفتارهای موفقیتآمیز برای سایرین است و به نقشها هویت حرفهای میبخشد. یک مدل شایستگی، معمولا دارای دستههایی از شایستگیها در قالب حوزهها، واحدها و اجزای شایستگیها است. درفرایند الگوسازی شایستگیهای مورد نیاز موفقیت با هم ترکیب شده، الگوی شایستگی را بوجود میآورند. الگو و معماری شایستگی، ساختاری برای شرح شغل و مقیاسی برای ارزیابی عملکرد عرضه می دارد و موجب میشود سازمانها به هنگام ارزیابی افراد و تواناییهای مورد نیاز آتی، به یک زبان سخن بگویند. از سوی دیگر سازمانها با مقایسه شایستگی افراد با شایستگیهای مورد نیاز برای شغل به سهولت خواهند توانست سطح مهارت شایستگیهای افراد را بسنجند (به نقل از بردبار و همکاران، 1391، 94).
کانال رهبری اصطلاحی است که مسیرهای رهبری را در فرایند جانشینپروری مورد بررسی قرار داده است. مدل کانال رهبری نشان میدهد که هدایت از میان هر مسیر در کانال رهبری نیازمند این است که رهبران شیوه جدید اداره کردن و رهبری را آموخته باشند. مدل کانال رهبری فرایندی دارای شش مسیر است که عبارتند از؛ خودمدیریتی، اداره دیگران، اداره مدیران، مدیر وظیفهای، مدیرتجاری، مدیر گروه و مدیر سازمان(متقی و بهشتیفر، 1388، 27).
[1] competency
[2] Boyatzis
لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه:
درباره این سایت